نویان

پارستزی محیطی

توضیحات

پارستزی محیطی (Peripheral Paresthesia) به احساسات غیرطبیعی مانند سوزش، خواب‌رفتگی، یا تیرکشیدن در نواحی مختلف بدن، به‌ویژه در دست‌ها و پاها، اشاره دارد. این وضعیت به دلیل آسیب یا اختلال در اعصاب محیطی که وظیفه ارسال اطلاعات حسی از اندام‌ها به مغز را دارند، ایجاد می‌شود.

انتظار چه چیزهایی رو باید داشته باشیم

مدیریت پارستزی محیطی شامل شناسایی و درمان علت اصلی، استفاده از داروها برای تسکین علائم، و در برخی موارد، درمان‌های فیزیکی برای بازتوانی عصبی است.

پیشرفت طبیعی علامت

پارستزی محیطی ممکن است به طور موقت یا مزمن بروز کند و می‌تواند به علت‌های مختلفی از جمله آسیب عصبی، دیابت، یا کمبود ویتامین‌ها باشد. درمان شامل شناسایی و درمان علت اصلی، و در برخی موارد، مدیریت علائم و بازتوانی عصبی است.

مشکلاتی که ممکن است ایجاد شود

آسیب به اعصاب محیطی (Peripheral Nerve Damage): آسیب یا فشار بر اعصاب محیطی می‌تواند به اختلال در انتقال سیگنال‌های حسی منجر شود. اختلال در جریان خون (Disruption of Blood Flow): مشکلات در جریان خون به اعصاب می‌تواند باعث پارستزی شود. مشکلات متابولیک (Metabolic Issues): اختلالات متابولیک مانند دیابت می‌تواند به آسیب عصبی و پارستزی منجر شود.

بیماری های مرتبط

کمبود ویتامین B6

کمبود ویتامین B6، که به آن پیرودوکسین نیز گفته می‌شود، به وضعیتی اشاره دارد که در آن سطح ویتامین B6 در بدن به حد کافی نیست. ویتامین B6 برای عملکرد صحیح بسیاری از آنزیم‌ها و فرآیندهای متابولیک ضروری است و نقش مهمی در سلامت عصبی، تولید گلبول‌های قرمز، و عملکرد سیستم ایمنی دارد.

نارسایی شریانی

نارسایی شریانی (Arterial Insufficiency) به وضعیتی اشاره دارد که در آن شریان‌ها نمی‌توانند خون کافی را به بافت‌ها و اندام‌های بدن برسانند. این مشکل اغلب به دلیل تنگی یا انسداد شریان‌ها به علت آترواسکلروز (تصلب شرایین) یا سایر مشکلات عروقی ایجاد می‌شود.

فراموشی

اختلال در حافظه یا از دست دادن آن، ممکن است به عنوان جزئی یا کامل و به عنوان متقاطع یا رتروگراد طبقه بندی شود. فراموشی انتروگراد (پیش گستر) به معنای از دست دادن حافظه رویدادهایی است که پس از شروع تروما یا بیماری ایجاد کننده رخ داده است. فراموشی رتروگراد (پس گستر)، از دست دادن حافظه رویدادهایی که قبل از شروع رخ داده است. بسته به علت، فراموشی ممکن است به طور ناگهانی یا آهسته ایجاد شود و ممکن است موقت یا دائمی باشد. فراموشی ارگانیک (یا واقعی) ناشی از اختلال عملکرد لوب گیجگاهی است، و به طور مشخصی از تکه های حافظه محافظت می کند. یکی از علائم رایج در بیماران مبتلا به تشنج یا ضربه به سر، فراموشی ارگانیک نیز می تواند نشانه اولیه بیماری آلزایمر باشد. فراموشی هیستریک منشأ روان زایی دارد و از نظر ظاهری باعث از دست دادن کامل حافظه می شود. فراموشی ناشی از درمان معمولا گذرا است.

بی دردی

بی دردی، عدم حساسیت به درد، نشانه مهم بیماری سیستم عصبی مرکزی است که معمولاً نوع و محل خاصی از ضایعه نخاعی را نشان می دهد. همیشه با از دست دادن حس دما (ترمانستزی) اتفاق می افتد زیرا این تکانه های عصبی حسی با هم در طناب نخاعی حرکت می کنند. همچنین می تواند با سایر نقایص حسی مانند پارستزی، از دست دادن حس عمقی و حس ارتعاشی و بیهوشی لمسی در اختلالات مختلف شامل اعصاب محیطی، نخاع و مغز رخ دهد. با این حال، زمانی که بی دردی تنها با ترمانستزی (ناتوانی در تشخیص گرما و سرما) همراه باشد، به ضایعه ناقص نخاع اشاره می کند. بسته به علت و سطح ضایعه، بی دردی را می توان به صورت جزئی یا کامل در زیر سطح ضایعه و به صورت یک طرفه یا دوطرفه طبقه بندی کرد. شروع آن ممکن است آهسته و پیشرونده همراه با تومور یا ناگهانی با تروما باشد. در بسیاری از موارد گذرا، بی دردی ممکن است خود به خود برطرف شود.

فقدان و کاهش تعریق (آنهیدروزیس)

آنهیدروزیس، کمبود غیرطبیعی تعریق، می تواند به دو دسته عمومی (کامل) یا موضعی (جزئی) طبقه بندی شود. آنهیدروز عمومی می تواند منجر به اختلال در تنظیم حرارتی تهدید کننده زندگی شود. آنهیدروز موضعی به ندرت با تنظیم حرارت تداخل می کند زیرا تنها درصد کمی از غدد اکرین (عرق) بدن را تحت تأثیر قرار می دهد. آنهیدروزیس ناشی از اختلالات عصبی و پوستی است. تغییرات مادرزادی، آتروفیک یا تروماتیک غدد عرق؛ و استفاده از داروهای خاص اختلالات عصبی مسیرهای عصبی مرکزی یا محیطی را مختل می کنند که معمولاً تعریق را فعال می کنند و باعث حفظ گرمای اضافی بدن و تعریق می شوند. فقدان، انسداد، آتروفی یا دژنراسیون غدد عرق می تواند باعث ایجاد آنهیدروز در سطح پوست شود، حتی اگر تحریک عصبی طبیعی باشد. آنهیدروزیس ممکن است تا زمانی که گرما یا فعالیت قابل توجه نتواند عرق را افزایش دهد ناشناخته بماند. با این حال، آنهیدروزیس موضعی معمولاً هیپرهیدروزیس جبرانی را در غدد عرق عملکردی باقی مانده تحریک می کند - که در بسیاری از موارد، شکایت اصلی بیمار است.