تشخیص بیماری هوشمند نویان
سندرم تنفسی حاد (ARDS) یک وضعیت جدی و تهدیدکننده زندگی است که به دلیل التهاب و آسیب به بافتهای ریه به وجود میآید. این وضعیت میتواند باعث کاهش شدید عملکرد ریه و اکسیژنرسانی ناکافی به خون شود. ARDS معمولاً به دنبال بیماریها یا شرایطی مانند عفونتهای شدید، آسیبهای ریه، یا شوک ایجاد میشود.
انسداد راه هوایی به شرایطی اطلاق میشود که در آن جریان هوای آزاد به ریهها به دلیل مسدود شدن مجاری تنفسی مختل میشود. این انسداد میتواند به علت عواملی مانند جسم خارجی، التهاب، تورم، یا اختلالات ساختاری در دستگاه تنفسی باشد. انسداد راه هوایی یک وضعیت اورژانسی است که نیاز به درمان فوری دارد.
آسیب نخاعی (به انگلیسی: Spinal Cord Injury) یا (SCI)، آسیبی است که موجب تغییرات موقتی یا دائمی در عملکرد طناب نخاعی شود. نشانگان چنین آسیبی ممکن است شامل از دست رفتن عملکرد عضلانی، حسی یا خودمختاری در اجزائی از بدن که زیر ناحیه آسیب دیدهاند شود. آسیب، ممکن است در هر سطح از طناب نخاعی صورت گیرد و ممکن است کامل باشد: بدین صورت که تمام عملکردهای حسی و عضلانی در قطعات خاجی پایینتر از بین رود، یا ممکن است این آسیب ناکامل باشد: یعنی هنوز برخی از پیامهای عصبی قادر به سفر کردن از قسمت آسیب دیده، تا قطعات خاجی طناب نخاعی S۴-۵ میباشند. براساس مکان و شدت آسیب دیدگی، نشانگان متنوعی، از کرختی گرفته تا فلج کامل، شامل بیاختیاری مدفوع و ادرار ممکن است پدیدار شوند. پیآمدهای طولانی مدت چنین آسیبهایی نیز دامنه وسیعی دارند، از بازیابی کامل گرفته تا فلج دائمی چهاراندام (کوادریپلژی یا تتراپلژی) یا پاراپلژی. عوارضش ممکن است شامل آتروفی عضلانی، از دست رفتن کنترل حرکت ارادی، اسپاسم، زخم بستر، عفونتها و مشکلات تنفسی شود.
آسیب قفسه سینه به هر نوع آسیب در ناحیه قفسه سینه، شامل استخوانها، عضلات، و بافتهای نرم اطلاق میشود. این نوع آسیب میتواند به دلیل تصادفات، ضربات مستقیم، سقوطها، یا آسیبهای ورزشی ایجاد شود و ممکن است شامل آسیب به دندهها، استخوان جناغ، و ساختارهای داخلی مانند ریهها و قلب باشد.
اختلالات عاطفی به گروهی از اختلالات روانی اطلاق میشود که با اختلالات شدید در احساسات و خلق فرد مشخص میشود. این اختلالات میتوانند شامل تغییرات شدید و پایدار در خلق و هیجانات، مانند افسردگی یا شیدایی (مانی) باشند و بر عملکرد عمومی و کیفیت زندگی فرد تأثیر بگذارند.
سندرم ترک الکل مجموعهای از علائم جسمی و روانی است که هنگامی که فرد به طور ناگهانی مصرف الکل را قطع میکند یا کاهش میدهد، بروز میکند. این سندرم معمولاً در افرادی که به مدت طولانی و در مقادیر زیاد الکل مصرف کردهاند، مشاهده میشود.
نارسایی مزمن کلیه (CKD) به تدریج کاهش عملکرد کلیهها را توصیف میکند که میتواند به تدریج منجر به اختلالات جدی در تصفیه خون و تعادل مایعات و الکترولیتها شود. این وضعیت معمولاً به مدت طولانی توسعه مییابد و ممکن است به نارسایی کلیه نهایی (End-Stage Renal Disease - ESRD) منجر شود که نیاز به درمانهای جایگزین مانند دیالیز یا پیوند کلیه دارد.
زوال عقل یک اختلال مغزی است که با کاهش تدریجی و پیشرونده در تواناییهای شناختی و تفکر همراه است. این اختلال میتواند بر حافظه، تفکر، تصمیمگیری و رفتار تأثیر بگذارد و عمدتاً در افراد مسن مشاهده میشود. انواع مختلفی از زوال عقل وجود دارد، از جمله بیماری آلزایمر، زوال عقل عروقی، و زوال عقل لوسن.
سندرم ترک مواد مخدر مجموعهای از علائم جسمی و روانی است که هنگامی که فرد به طور ناگهانی مصرف مواد مخدر را کاهش میدهد یا قطع میکند، بروز میکند. این علائم میتواند به شدت و نوع مادهای که مصرف میشده، بستگی داشته باشد. سندرم ترک ممکن است در مورد انواع مختلفی از مواد مخدر شامل الکل، تریاک، کوکائین، و بنزودیازپینها بروز کند.
انسفالوپاتی کبدی (Hepatic Encephalopathy) یک اختلال مغزی است که در نتیجه نارسایی کبدی شدید به وجود میآید. این وضعیت به علت تجمع سموم در خون که به طور معمول توسط کبد تصفیه میشود، بروز میکند و میتواند منجر به تغییرات شدید در وضعیت ذهنی و شناختی فرد شود. انسفالوپاتی کبدی میتواند به علت بیماریهای کبدی مزمن مانند سیروز کبدی یا هپاتیت مزمن ایجاد شود.
حساسیت بیش از حد (Hypersensitivity) به معنای واکنشهای بیش از حد و غیرطبیعی سیستم ایمنی به محرکهای خاص است. این وضعیت میتواند به انواع مختلفی از واکنشهای آلرژیک و غیرآلرژیک منجر شود و شامل چهار نوع اصلی حساسیت است که به نامهای I تا IV دستهبندی میشود.
کاهش اکسیژن خون (Hypoxemia) به معنای پایین بودن سطح اکسیژن در خون است. این وضعیت میتواند به علت مشکلات در تنفس، بیماریهای ریوی، یا اختلالات گردش خون ایجاد شود و میتواند منجر به علائم و عوارض مختلفی شود.
فشار درونجمجمهای (Intracranial Pressure - ICP) به فشار داخل جمجمه اشاره دارد. این فشار به دلیل تجمع مایعات، خون، یا بافتهای مغزی درون جمجمه میتواند افزایش یابد. افزایش فشار درونجمجمهای میتواند به دلیل آسیبهای سر، تومورهای مغزی، یا اختلالات دیگر در سیستم عصبی مرکزی رخ دهد.
سندروم مغزی ارگانیک (Organic Brain Syndrome - OBS) به گروهی از اختلالات مغزی اشاره دارد که به دلیل آسیب یا بیماریهای مغزی، مانند آسیبهای سر، تومورهای مغزی، یا بیماریهای عصبی ایجاد میشود. این اختلالات باعث تغییرات در عملکرد شناختی، احساسی، و رفتاری فرد میشود.
سندروم پس از ضربه به سر (Post-Head Trauma Syndrome) به مجموعهای از علائم و مشکلاتی اشاره دارد که پس از آسیب به سر یا ضربه مغزی رخ میدهد. این سندروم میتواند شامل علائم فیزیکی، شناختی، و عاطفی باشد و میتواند به صورت حاد یا مزمن بروز کند.
کمبود ویتامین B۶، که به آن پیرودوکسین نیز گفته میشود، به وضعیتی اشاره دارد که در آن سطح ویتامین B۶ در بدن به حد کافی نیست. ویتامین B۶ برای عملکرد صحیح بسیاری از آنزیمها و فرآیندهای متابولیک ضروری است و نقش مهمی در سلامت عصبی، تولید گلبولهای قرمز، و عملکرد سیستم ایمنی دارد.
کچلی سکهای (Alopecia Areata) یک اختلال خودایمنی است که به طور ناگهانی باعث ریزش مو در نواحی مشخص و معمولاً به شکل دایرهای یا سکهای میشود. این اختلال میتواند در هر ناحیهای از بدن که مو دارد، از جمله پوست سر، ابروها، و ریشها رخ دهد.
مسمومیت با آرسنیک (Arsenic Poisoning) زمانی رخ میدهد که مقدار زیادی آرسنیک، یک عنصر سمی، وارد بدن شود. آرسنیک میتواند از طریق آب آلوده، مواد غذایی، هوا، یا تماس با مواد شیمیایی حاوی آرسنیک وارد بدن شود. این مسمومیت میتواند به سرعت (حاد) یا به صورت تدریجی (مزمن) رخ دهد.
نارسایی شریانی (Arterial Insufficiency) به وضعیتی اشاره دارد که در آن شریانها نمیتوانند خون کافی را به بافتها و اندامهای بدن برسانند. این مشکل اغلب به دلیل تنگی یا انسداد شریانها به علت آترواسکلروز (تصلب شرایین) یا سایر مشکلات عروقی ایجاد میشود.
لنفوم سلول T پوستی (Cutaneous T-cell Lymphoma یا CTCL) نوعی نادر از لنفوم غیرهوچکین است که سلولهای T (یک نوع سلول سفید خون) را درگیر میکند. این بیماری عمدتاً پوست را تحت تأثیر قرار میدهد و میتواند به صورت لکهها، پلاکها، یا تودههای پوستی ظاهر شود.
سلولیت تشریحی پوست سر (Dissecting Cellulitis of the Scalp) یک بیماری نادر التهابی است که پوست سر را درگیر میکند. این بیماری معمولاً با تشکیل کیستها، آبسهها، و تودههای ملتهب در پوست سر همراه است که میتواند به ریزش مو و زخمهای دائمی منجر شود.
درماتیت اکسفولیاتیو (Exfoliative Dermatitis) یک بیماری پوستی شدید و گسترده است که با پوستهپوسته شدن وسیع و التهاب در سطح وسیعی از پوست مشخص میشود. این بیماری میتواند به علتهای مختلفی مانند واکنش به داروها، بیماریهای پوستی مانند پسوریازیس، اگزما، یا عفونتها ایجاد شود.
عفونتهای قارچی (Fungal Infections) به علت رشد بیش از حد قارچها در بدن ایجاد میشوند. این عفونتها میتوانند پوست، ناخنها، مخاط دهان، گلو، ریهها و سایر اندامهای بدن را درگیر کنند. نوع خاصی از قارچ ممکن است باعث عفونت شود، از جمله کاندیدا، آسپرژیلوس، درماتوفیتها و هیستوپلاسما.
بیماری هوچکین (Hodgkin’s Disease) نوعی سرطان سیستم لنفاوی است که با حضور سلولهای خاص به نام سلولهای رید-استرنبرگ (Reed-Sternberg cells) شناسایی میشود. این بیماری عمدتاً از غدد لنفاوی آغاز میشود و ممکن است به سایر بخشهای سیستم لنفاوی و اندامهای داخلی گسترش یابد.
کمکاری هیپوفیز (Hypopituitarism) به وضعیتی اطلاق میشود که در آن غده هیپوفیز، که مسئول تولید هورمونهای مختلفی است که به تنظیم عملکردهای بدن کمک میکند، به اندازه کافی هورمون ترشح نمیکند. این وضعیت میتواند به علت آسیب به غده هیپوفیز، تومورها، یا اختلالات دیگر ایجاد شود.
دیستروفی میوتونیک (Myotonic Dystrophy) یک اختلال ژنتیکی است که بر عضلات و سایر بافتهای بدن تأثیر میگذارد. این بیماری با ضعف عضلانی، مشکل در شل کردن عضلات پس از انقباض، و علائم غیرعضلانی مشخص میشود. دو نوع اصلی دیستروفی میوتونیک وجود دارد: دیستروفی میوتونیک نوع ۱ (DM۱) و دیستروفی میوتونیک نوع ۲ (DM۲).
کمبود پروتئین به وضعیتی اطلاق میشود که در آن بدن به اندازه کافی پروتئین از مواد غذایی دریافت نمیکند. پروتئینها برای رشد و ترمیم بافتها، تولید هورمونها و آنزیمها، و عملکرد صحیح سیستم ایمنی ضروری هستند. کمبود پروتئین میتواند به مشکلات بهداشتی متعددی منجر شود.
درماتیت سبورهای (Seborrheic Dermatitis) یک نوع التهاب مزمن پوست است که بهویژه در نواحی با تعداد زیادی غدد چربی مانند پوست سر، صورت، و نواحی اطراف بینی و گوشها بروز میکند. این بیماری با ایجاد پوستهپوسته شدن، قرمزی، و خارش پوست همراه است و به دلیل فعالیت بیش از حد غدد چربی و واکنش به یک نوع قارچ طبیعی به نام مالاسزیا (Malassezia) رخ میدهد.
متاستاز پوست (Skin Metastasis) به معنی انتشار سلولهای سرطانی از تومور اولیه به پوست است. این وضعیت نشاندهنده پیشرفت سرطان است و معمولاً زمانی رخ میدهد که سرطان از محل اولیه خود (مانند پستان، ریه، یا روده) به پوست گسترش یابد. این نوع متاستاز میتواند بهطور مستقیم به پوست یا از طریق سیستم لنفاوی گسترش یابد.
مسمومیت با تالیوم (Thallium Poisoning) بهعلت تماس یا مصرف تالیوم، یک فلز سنگین و سمی، ایجاد میشود. تالیوم میتواند از طریق آب، غذا، یا تماس با مواد شیمیایی آلوده وارد بدن شود. این مسمومیت میتواند به شدت بر سلامت تأثیر بگذارد و علائم متعددی ایجاد کند.
تیروتوکسیکوز به وضعیتی اطلاق میشود که در آن سطح هورمونهای تیروئید در خون به طور غیر طبیعی بالا است. این بیماری میتواند ناشی از فعالیت بیش از حد غده تیروئید یا مصرف زیاد هورمونهای تیروئید باشد.
تومور فوقکلیوی به تومورهایی اطلاق میشود که در غدد فوقکلیوی که بالای کلیهها قرار دارند، رشد میکنند. این تومورها میتوانند خوشخیم یا بدخیم باشند و ممکن است هورمونهای مختلفی تولید کنند که بر بدن تأثیر بگذارد.
هیپرپلازی قشر فوقکلیوی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن غدد فوقکلیوی به طور غیر طبیعی بزرگ شده و تولید هورمونهای قشر فوقکلیوی افزایش مییابد. این بیماری میتواند به صورت ارثی یا ناشی از اختلالات هورمونی باشد.
کمکاری قشر آدرنال به وضعیتی اطلاق میشود که در آن غدد فوقکلیوی به اندازه کافی هورمونهای قشر فوقکلیوی، از جمله کورتیزول و آلدوسترون، تولید نمیکنند. این بیماری میتواند به دلیل آسیب به غدد فوقکلیوی، اختلالات خودایمنی، یا مشکلات هورمونی دیگر ایجاد شود.
اختلالات شیردهی به مشکلاتی اطلاق میشود که بر توانایی مادر در تولید و ارائه شیر به نوزاد تأثیر میگذارند. این اختلالات میتوانند شامل کاهش تولید شیر، درد یا ناراحتی در حین شیردهی، و مشکلات مربوط به نحوه شیردهی باشند.
بیاشتهایی عصبی یک اختلال روانی است که با کاهش شدید وزن و نگرانی مفرط در مورد وزن و شکل بدن همراه است. افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی معمولاً از غذا خوردن خودداری میکنند و ممکن است رفتارهایی برای کاهش وزن مانند ورزش شدید یا استفاده از ملینها را انجام دهند.
کیستهای جسم زرد کیسههای پر از مایعی هستند که روی تخمدانها پس از آزاد شدن تخمک (تخمکگذاری) تشکیل میشوند. جسم زرد یک غده موقتی است که پس از تخمکگذاری به وجود میآید و هورمون پروژسترون تولید میکند. اگر جسم زرد به درستی تحلیل نرود، میتواند به کیست تبدیل شود.
معمولاً در معاینه فیزیکی معمول، توده شکمی یک تورم موضعی در یک ربع شکمی است. به طور معمول، این علامت به صورت موذیانه ایجاد می شود و ممکن است نمایانگر یک اندام بزرگ شده، یک نئوپلاسم، یک آبسه، یک نقص عروقی یا یک توده مدفوع باشد. تشخیص توده شکمی از ساختار طبیعی نیاز به لمس ماهرانه دارد. گاهی اوقات، لمس باید با بیمار در موقعیت دیگری تکرار شود یا توسط معاینه کننده دوم برای تأیید یافته های اولیه انجام شود. توده شکمی قابل لمس یک علامت بالینی مهم است و معمولا نشان دهنده یک اختلال جدی - و شاید تهدید کننده زندگی است. حتما به متخصص مراجعه شود زیرا باید معلوم شود که توده دردناک است یا خیر؛ سابقه بیمار باید چک شود مخصوصا سوابق گوارشی: بررسی وجود علائم گوارشی مانند یبوست، اسهال، خونریزی مقعدی، مدفوع با رنگ غیر طبیعی و استفراغ؛ اگر بیمار زن است، بپرسید که آیا سیکل های قاعدگی او منظم است و اولین روز آخرین قاعدگی او چه زمانی بوده است؛ معاینه فیزیکی کامل باید انجام شود.
درد شکم معمولاً از یک اختلال گوارشی ( آپاندیسیت، کوله سیستیت، سیروز، گاستریت، انسداد روده، زخم معده و...)؛ ناشی می شود، اما می تواند ناشی از یک اختلال تولید مثل و دستگاه تناسلی ادراری (GU)(حاملگی خارج از رحم، بیماری التهابی لگن، کیست تخمدان، پروستاتیت، سنگ کلیه)؛ اسکلتی عضلانی یا عروقی (آنوریسم آئورت شکمی، ایسکمی شریان مزانتریک، بحران سلول های داسی شکل، نارسایی قلبی) باشد؛ و علل دیگر( سرطان شکم، ضربه به شکم، پریتونیت، پانکراتیت، برخی عفونت های گوارشی، آندومتریوز) ؛ مصرف مواد مخدر؛ یا مصرف سموم از دلایل دیگر بروز این بیماری هستند. مکانیسم هایی که باعث ایجاد درد شکم می شوند عبارتند از کشش دیواره روده، کشش در صفاق یا مزانتر، انقباض شدید روده ای، التهاب، ایسکمی، و تحریک عصب حسی. باید به پزشک متخصص مراجعه شود تا شرح حال گیری انجام شود؛ باید مشخص شود که درد ثابت است یا متناوب (درد مداوم و ثابت شکم حاکی از سوراخ شدن اندام، ایسکمی، التهاب یا خون در حفره صفاقی است. درد متناوب و گرفتگی شکم نشان می دهد که بیمار ممکن است دارای انسداد یک عضو توخالی باشد)؛ باید معلوم شود که سرفه، فعالیت، استفراغ، غذا خوردن، یا راه رفتن درد را بدتر یا تسکین می دهد؛ در مورد افزایش نفخ، یبوست، اسهال و تغییر در ثبات مدفوع، تکرر ادرار، رنگ و نوع ادرار باید سوال پرسیده شود.
سفتی شکم یا اسپاسم عضلانی شکم با محافظت غیر ارادی، با لمس تشخیص داده می شود که به تنش غیر طبیعی ماهیچه یا انعطاف ناپذیری شکم اشاره دارد. سفتی ممکن است ارادی یا غیرارادی باشد. سفتی ارادی نشان دهنده ترس یا عصبی بودن بیمار هنگام لمس است. سفتی غیر ارادی منعکس کننده تحریک یا التهاب صفاقی بالقوه تهدید کننده زندگی است. سفتی غیر ارادی معمولاً ناشی از اختلالات گوارشی است، اما ممکن است در نتیجه اختلالات ریوی و عروقی و اثرات سموم حشرات نیز ایجاد شود. معمولاً با تب ؛ حالت تهوع؛ استفراغ؛ و حساسیت، اتساع و درد شکم همراه است. باید به متخصص مراجعه شود زیرا ابتدا معاینه بالینی صورت میگیرد حتی اگر بیمار به نظر بیمار جدی نباشد یا علائم حیاتی غیرطبیعی قابل توجهی نداشته باشد، سفتی شکم نیاز به مداخلات اورژانسی دارد. اگر وضعیت بیمار اجازه دهد باید شرح حال گیری انجام شود و مشخص شود که سفتی شکم از چه زمانی شروع شده است؛ سفتی شکم موضعی است یا عمومی؛ در مورد عوامل تشدید کننده یا تسکین دهنده، مانند تغییر وضعیت، سرفه، استفراغ، حذف و راه رفتن پرسیده شود؛ حلقه روده و صداهای روده باید بررسی شوند؛ محل و شدت سفتی باید تعیین شود. تب، استفراغ، حساسیت ، اتساع و درد شکمی نشان دهنده تحریک یا التهاب صفاقی بالقوه تهدید کننده زندگی است.
هنگامی که تنفس نیاز به تلاش بیشتری دارد، ماهیچه های جانبی - جناغی، اسکلن(نردبانی)، سینه ای ماژور، ذوزنقه، عضلات بین دنده ای داخلی و عضلات شکمی- قفسه سینه را در طول تنفس تثبیت می کنند. استفاده از عضله های جانبی معمولاً در حین فعالیت هایی مانند آواز خواندن، صحبت کردن، سرفه کردن، مدفوع کردن و ورزش صورت می گیرد. با این حال، استفاده بیشتر از این ماهیچه ها ممکن است نشانه ای از ناراحتی حاد تنفسی، ضعف دیافراگم یا تهوع باشد. همچنین ممکن است ناشی از بیماری مزمن تنفسی باشد. به طور معمول، میزان استفاده از ماهیچه های جانبی، شدت علت زمینه ای را منعکس می کند. با افزایش استفاده از ماهیچه های جانبی، باید فوراً به دنبال علائم دیسترس تنفسی حاد باشید. اینها شامل کاهش سطح هوشیاری، تنگی نفس هنگام صحبت کردن، تاکی پنه، انقباضات بین دنده ای و استرنوم، سیانوز، صداهای ناخواسته نفس (مانند خس خس سینه یا استریدور)، دیافورز، شعله ور شدن بینی، و دلهره یا بی قراری شدید است. سوابق پزشکی بیمار باید بررسی شوند: اختلالات تنفسی (مانند عفونت یا COPD)؛ اختلالات قلبی(مانند نارسایی قلبی، که ممکن است به ادم ریوی منجر شود)؛ اختلالات عصبی عضلانی(مانند اسکلروز جانبی آمیوتروفیک(ALS)، که ممکن است بر عملکرد عضلات تنفسی تأثیر بگذارد)؛ سابقه آلرژی یا آسم؛ بیماریهای عروقی کلاژن می توانند باعث بیماری نفوذی منتشر ریه شوند،شرایطی مانند آرتریت روماتوئید (روماتیسم مفصلی) و لوپوس اریتماتوس باید مورد بررسی قرار بگیرند؛ ضربه های اخیر به خصوص به ستون فقرات یا قفسه سینه؛ دریافت اخیر آزمایشهای عملکرد ریوی یا درمان تنفسی؛ قرار گرفتن در معرض دودهای شیمیایی یا گرد و غبار معدنی مانند آزبست؛ سابقه خانوادگی اختلالاتی مانند فیبروز سیستیک و نوروفیبروماتوز را که می تواند باعث بیماری نفوذی منتشر ریه شود؛
آشفتگی به حالتی از برانگیختگی بیش از حد، افزایش تنش و تحریک پذیری اشاره دارد که می تواند منجر به سردرگمی، بیش فعالی و خصومت آشکار شود. سراسیمگی می تواند ناشی از یک علت سمی (سموم)، متابولیک یا عفونی ؛ آسیب مغزی؛ یا یک اختلال روانی باشد؛ همچنین می تواند ناشی از درد، تب، اضطراب، مصرف و ترک دارو، واکنش های حساسیت مفرط و اختلالات مختلف باشد. ممکن است به تدریج یا ناگهانی ایجاد شود و برای چند دقیقه یا چند ماه ادامه یابد. بی قراری خفیف یا شدید با افزایش تب، درد، استرس یا محرک های خارجی بدتر می شود. آشفتگی به تنهایی صرفاً نشان دهنده تغییر در وضعیت بیمار است.
اختلال در حافظه یا از دست دادن آن، ممکن است به عنوان جزئی یا کامل و به عنوان متقاطع یا رتروگراد طبقه بندی شود. فراموشی انتروگراد (پیش گستر) به معنای از دست دادن حافظه رویدادهایی است که پس از شروع تروما یا بیماری ایجاد کننده رخ داده است. فراموشی رتروگراد (پس گستر)، از دست دادن حافظه رویدادهایی که قبل از شروع رخ داده است. بسته به علت، فراموشی ممکن است به طور ناگهانی یا آهسته ایجاد شود و ممکن است موقت یا دائمی باشد. فراموشی ارگانیک (یا واقعی) ناشی از اختلال عملکرد لوب گیجگاهی است، و به طور مشخصی از تکه های حافظه محافظت می کند. یکی از علائم رایج در بیماران مبتلا به تشنج یا ضربه به سر، فراموشی ارگانیک نیز می تواند نشانه اولیه بیماری آلزایمر باشد. فراموشی هیستریک منشأ روان زایی دارد و از نظر ظاهری باعث از دست دادن کامل حافظه می شود. فراموشی ناشی از درمان معمولا گذرا است.
بی دردی، عدم حساسیت به درد، نشانه مهم بیماری سیستم عصبی مرکزی است که معمولاً نوع و محل خاصی از ضایعه نخاعی را نشان می دهد. همیشه با از دست دادن حس دما (ترمانستزی) اتفاق می افتد زیرا این تکانه های عصبی حسی با هم در طناب نخاعی حرکت می کنند. همچنین می تواند با سایر نقایص حسی مانند پارستزی، از دست دادن حس عمقی و حس ارتعاشی و بیهوشی لمسی در اختلالات مختلف شامل اعصاب محیطی، نخاع و مغز رخ دهد. با این حال، زمانی که بی دردی تنها با ترمانستزی (ناتوانی در تشخیص گرما و سرما) همراه باشد، به ضایعه ناقص نخاع اشاره می کند. بسته به علت و سطح ضایعه، بی دردی را می توان به صورت جزئی یا کامل در زیر سطح ضایعه و به صورت یک طرفه یا دوطرفه طبقه بندی کرد. شروع آن ممکن است آهسته و پیشرونده همراه با تومور یا ناگهانی با تروما باشد. در بسیاری از موارد گذرا، بی دردی ممکن است خود به خود برطرف شود.
آنهیدروزیس، کمبود غیرطبیعی تعریق، می تواند به دو دسته عمومی (کامل) یا موضعی (جزئی) طبقه بندی شود. آنهیدروز عمومی می تواند منجر به اختلال در تنظیم حرارتی تهدید کننده زندگی شود. آنهیدروز موضعی به ندرت با تنظیم حرارت تداخل می کند زیرا تنها درصد کمی از غدد اکرین (عرق) بدن را تحت تأثیر قرار می دهد. آنهیدروزیس ناشی از اختلالات عصبی و پوستی است. تغییرات مادرزادی، آتروفیک یا تروماتیک غدد عرق؛ و استفاده از داروهای خاص اختلالات عصبی مسیرهای عصبی مرکزی یا محیطی را مختل می کنند که معمولاً تعریق را فعال می کنند و باعث حفظ گرمای اضافی بدن و تعریق می شوند. فقدان، انسداد، آتروفی یا دژنراسیون غدد عرق می تواند باعث ایجاد آنهیدروز در سطح پوست شود، حتی اگر تحریک عصبی طبیعی باشد. آنهیدروزیس ممکن است تا زمانی که گرما یا فعالیت قابل توجه نتواند عرق را افزایش دهد ناشناخته بماند. با این حال، آنهیدروزیس موضعی معمولاً هیپرهیدروزیس جبرانی را در غدد عرق عملکردی باقی مانده تحریک می کند - که در بسیاری از موارد، شکایت اصلی بیمار است.
آنوری که از نظر بالینی به عنوان خروجی ادرار کمتر از ۱۰۰ میلی لیتر در ۲۴ ساعت تعریف می شود، نشان دهنده انسداد مجاری ادراری یا نارسایی حاد کلیه به دلیل مکانیسم های مختلف است. خوشبختانه، آنوری نادر است. حتی با نارسایی کلیه، کلیه ها معمولاً روزانه حداقل ۷۵ میلی لیتر ادرار تولید می کنند. از آنجا که برون ده ادرار به راحتی اندازه گیری می شود، آنوری به ندرت تشخیص داده نمی شود. با این حال، بدون درمان فوری، می تواند به سرعت باعث اورمی (وجود اوره در خون) و سایر عوارض احتباس ادرار شود.